افسرا قطعهٔ تو را خواندم


که ز میخ رهی دژم گشتی

از کی ای خواجه با ا بات الضیم


هم ترازو و هم قدم گشتی

تو نبودی که چون دگر یاران


با رضا یار و هم قسم گشتی

میخ چو ایستاد و در بر زور


خم نشد، گرد هجو و ذم کشتی

تو خود از میخ کمتری زیرا


زیر پتک حریف خم گشتی